باغ همسایه

تو به من خندیدی و نمی دانستی 

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید 

سیب را دست تو دید 

غضب آلود به من کرد نگاه 

سیب دندان زده ار دست تو افتاد به خاک 

و تو رفتی و هنوز، 

ماههاست که در گوش من آرام آرام 

خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم 

 و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت!!

   


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد