پیامی به نسل جوان
ای جوان
تو میدانی و همه میدانند
که زندگی از تحمیل لبخندی بر لبان من،
از آوردن برق امیدی
در نگاه من،
از بر انگیختن موج
شعفی در دل من عاجز است.
تو میدانی و همه
میدانند که
شکنجه دیدن بخاطر تو،
زندانی کشیدن بخاطر
تو،
و رنج بردن بپای تو
تنها لذت بزرگ زندگی من است!
از شادی توست که من
در دل میخندم ،
از امید رهائی توست
که برق امید در چشمان خستهام میدرخشد
و از خوشبختی توست
که هوای پاک سعادت را در ریه هایم احساس میکنم.
نمیتوانم خوب حرف
بزنم،
نیروی شگفتی را که
در زیر این کلمات ساده و جملههای ضعیف و افتاده
پنهان کرده ام،
دریاب! دریاب!
من تو را دوست دارم.
همه زندگیم و همه
روزها و همه شبهای زندگیم،
هر لحظه از زندگیم
بر این دوستی شهادت میدهند،
شاهد بودهاند وشاهد
هستند.
آزادی تو مذهب من
است،
خوشبختی تو عشق من
است،
و آینده تو تنها
آرزوی من ...