پروردگارا ...دلیل بودنم ... مهربانترین مهربانان... سرور تنهایان
مهمان نمیخواهی ؟... ترکش های قلبی زخمی به انتظارت نشته اند ...
به خودت مینازی که تکی ! من نیز چون تو تک شده ام...
آنگاه که غرق در غم بودم ... چرا شنا کردن در امواج طوفانی را به من نیاموختی؟...
مگر من احسن الخالقینت نبودم...
خبر در گذشت برادر عزیز چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می نشیند ولی در برابر تقدیر پروردگار چاره ای جز تسلیم و رضا نیست.
دوست عزیزم آقای هادی صمدیه
از شنیدن خبر فوت برادرتان بسیار متاثر شدیم بنده این واقعه دردناک را خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسالت دارم ما را هم در غم عزیز از دست رفته شریک بدانید خداوند قرین رحمتش فرماید.
رضاانسیان
نحوه تفکر انسانهای فقیر و ثروتمند
۲- آدمهای ثروتمند بر روی فرصتها تمرکز میکنند. آدمهای فقیر بر روی موانع تمرکز میکنند.
۳- آدمهای ثروتمند، افراد موفق و ثروتمند را ستایش میکنند. آدمهای فقیر از آدمهای ثروتمند بیزار و متنفرند.
۴- آدمهای ثروتمند با آدمهای مثبت و موفق معاشرت میکنند. آدمهای فقیر با آدمهای منفی و شکست خورده معاشرت میکنند.
۵- آدمهای ثروتمند ترجیح میدهند تا بر اساس دستاوردها به آنها پول پرداخت شود. آدمهای فقیر ترجیح میدهند تا بر اساس زمان به آنها پول پرداخت شود.
۶- ثروتمندان پول و سلامتی را با هم میخواهند. فقیران میپرسند که پول یا سلامتی را بخواهند.
۷- آدمهای ثروتمند برخلاف ترسی که دارند دست به عمل میزنند. آدمهای فقیر به ترس اجازه میدهند که متوقفشان کند.
۸- آدمهای ثروتمند همیشه در حال رشد کردن و یاد گرفتن هستند. آدمهای فقیر فکر میکنند که همه موارد را میدانند.
تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
هنوز پنجره باز است
تو از بلندی ایوان به باغ می نگری
درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها
به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر
به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند
تمام گنجشکان
که درنبودن تو
مرا به باد ملامت گرفته اند
ترا به نام صدا می کنند
هنوز نقش ترا از فراز گنبد کاج
کنار باغچه
زیر درخت ها،
لب حوض
درون آیینه پاک آب می نگرند
تو نیستی که ببینی، چگونه پیچیده است
طنین ِ شعر ِ نگاه ِ تو درترانه ی من
تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد
نسیم روح تو در باغ بی جوانه من
چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید
به روی لوح سپهر
ترا چنانکه دلم خواسته است، ساخته ام !
چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر
هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر
به چشم همزدنی
میان آن همه صورت، ترا شناخته ام !
به خواب می ماند
تنها به خواب می ماند
چراغ، آینه ، دیوار، بی تو غمگینند
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست، از تو می گویم
تو نیستی که ببینی، چگونه از دیوار
جواب می شنوم
تو نیستی که ببینی ، چگونه، دور از تو
به روی هرچه در این خانه ست
غبار سربی اندوه بال گسترده است
تو نیستی که ببینی دل رمیده من
بجز تو، یاد همه چیز را رها کرده است
غروب های غریب
در این رواق نیاز
پرنده ساکت و غمگین
ستاره بیمار است
دو چشم خسته ی من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است
تو نیستی که ببینی !
(فریدون مشیری)
- هر تیمی که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته!
- گگللللللللللل ... نه ... نه ... نهههههه! گل نبوووووووود! ... کریم عصبانی نشو... کریم نباید این کارا رو بکنی! .... داور می خواد کارت بده... نه داور کارت نده!/ «ابتدای بازی ایران و کره شمالی»
- همه چیز به بازی آخر می چسبه!
- تشنه اش شده داره آب می خوره، نوش جان!
- کاسیاس از توپی که داره بازی می شه انتقاد کرده بود!
- ساندویچی از بازیکن در اونجا به وجود میاد
- هنوز هم مزه مزه می کنن تا توپو بزنن!
- دومنک بازیگر آماتور و حرفه ای تئاتر!
- حالا یک فرصت تلخ برای چلسی!
- داور در سوت خودش می زنه!
- بذارید به صراحت بگم که دو دقیقه وقت به پایان مسابقه باقی مونده!
- شاید نزدیک ترین کشور به قطب جنوب، آفریقای جنوبی باشه!
- باران هم به شدت می وزه!
- وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه می زنه، انگار یه درخت تنه می زنه!
- اسپانیا یه گل زده، داوید ویا هم زده، خیلی قشنگم زده، 5 دقیقه پیشم زده!
- نود ثانیه، از الان بشمارید تا مسابقه تموم شه!
- با شماره 2013 تماس بگیرید و پیامک بدید!
- دقیقه 15 بازی هستیم ... اگر تبریزی ها این بازی رو واگذار کنند چیزی از ارزش های این تیم کم نمی شه!
- داور هند پنالتی رو دیده و می گه نه!
- اسپانیایی ها «v» وسط رو «b» می خونن مثل والنسیا که بالنسیا خونده می شه.
- تورس می فرسته روی دروازه ... جای خود تورس اونجا خالی بود!
- خوب الان دو تیم باید هر کدوم 5 تا پنالتی بزنن. باید بگم که هر تیمی که پنالتی ها رو ببره یعنی این که بازی رو برده و هر تیمی هم که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته!
- هلند تنها رقیب جدیش برزیله، البته اسلواکی هم تیم ناجدی نیست!
- واقعا عجیبه که در تهران ما الان هوا گرمه، ولی در افریقا الان هوا سرده!
- کریم انصاری فرد هیچ نسبتی با برادران انصاری فر نداره! به خصوص با محمد حسن!
- آفرین علیرضا محمد، آفرین. واقعا یک بار دیگه با صراحت می گم: آفرین علیرضا محمد!
- یک سانتر بی هدف ... و گل!
- شما از روی قطر 2 بازیکن می تونید بفهمید کدوم قوی تره!
- حالا بعد از این مسابقه کشتی اسپانیا از یک چهارم عبور می کنه و وارد نیمه نهایی می شه!
- حالا توپ رو سانتر می کنه ... در واقع پرتاب می کنه!
- فعلا با مداد اسم هلند رو در فینال بنویسید!
ن- اوه! عجب برگردونی زد تو صورتش، حالا چمن و عرق هی چی بود هم میاد تو صورتش!
- امان از دست این دیرک دروازه، یه موقع به نفع تیمه، یه موقع به ضرر تیم!
- این هم یه نمونه از صحنه های خطرناک بازی که متاسفانه داور عین خیالش هم نبود...
- بهترین دروازه بان دنیا اینجاس ولی مهاجمای خوب روسیه به گل می رسن
- قبل از اینکه توپ خطری ایجاد بکنه، اونو آرام می کنه
- داور کلاس داوری میزاره برای بازیکنان روسیه که اونجا چه کار بکن
- این می تونه شعار جدید روسیه باشه = همه توپ ها رو برسونید به آرشاوین
- روسیه باید مواظب 3 امتیازش باشه چون خیلی ها با همین 3 امتیاز صعود کردن، روسیه هم شاید با همین 3 امتیاز صعود کنه
- چک اسلوواکی یک کشور بوده که دوپاره شده و چک و اسلوواکی شده!
- هر چه دقایق بیشتری از بازی سپری می شه به پایان بازی نزدیکتر می شیم
- تاکتیک تیم ازبکستان اینه که از جناح راست حمله کنه، و حتی همین کارو از جناح چپ هم انجام بده و بعضی وقت ها توپ رو از عمق خط دفاع ایران عبور بده/ «بازی ایران و ازبکستان»
- در نمایی زیبا توپ رو به میانه زمین می فرسته...!
- اگه از اون 3 تا گل یکی شو گل می کرد الان تو زمین می موند
- البته این یه قانونه که اون تیمی برنده هست که گل های بیشتری بزنه...
- سید داره بچه هامونو راهنمایی می کنه که چطور دفاع کنن!!! (منظور از سید همون خلعتبری هستش)
- هوادارای ما دارن استراحت می کنن که هوادارای ازبک بیشتر و بهتر تشویق کنن!
- توپ در این 37 دقیقه در اختیار چک، ولی بازی، گل و میدان در اختیار روسیه است!
- ساعت 1 بامداد امروزه، نه، امروز نیس. دیگه رفتیم تو فردا پس الان فرداست، دیگه نمی تونیم بگیم امروز، الان 1 بامداده فرداس...
- باز هم شاهدی که صندلی های بی گناه ورزشگاه به زمین پرت می شه
- این داوره که پایان بازی رو اعلام می کنه / «بازی ایران و ازبکستان»
- توپ به نکونام می رسه ... ولی به جائی نمی رسه...
- کسی که لیزر انداخته قطعا توی استادیومه...!
استقلال 1 ... چون یه گل زده ... پرسپولیس صفر چون یه گل نزده...!
ایگواین حمله می کنه... البته کاکا هستش چون ایگواین 20 دقیقه پیش تعویض شد!
- مسی خیلی بهتر از کریس رونالدو هست، ولی انصافا رونالدو هم چیزی از مسی کمتر نداره
نقطه پنالتی رو می بینیم که در محوطه جریمه قرار گرفته!
- دوربین داره ساق پای بازیکن ها رو نشون میده، خستگی رو میشه از ساق پای بازیکنا دید
- (بازی ایران- ازبکستان/ تماشاگران فریاد می زنند five5555555five5555555 (تماشاگران به عدد 8 اشاره می کنند حتما تماشاگران قطرو تو ورزشگاه دیدن!
- بواتنگ، نه ببخشید آلابا، شایدم گوستاوو بود که مرتکب پنالتی شد به هر حال یکی اونجا پنالتی کرد/ «بازی دورتمند – بایرن»
- بوفن راحت الحلقوم نیست
- اینجا توپ به دست بازیکن برخورد میکنه و جریمش یک ضربه پنالتیه که البته پنالتی هم خودش یه جریمس...
- سرزن های لیورپول کوشن؟ آها یکیشون رو دیدم!
- و این هم دوقلوهای داسیلوا که علاقه مندان منچستر رو قطعا یاده گری و فیل نویل میندازه که البته رافائل دو سال بزرگتره!
- بازیکن شماره 9 دورتموند درخشش تو یورو 2012 رو از الان شروع می کنه/ «جام حذفی آلمان»
- گنارو گاتوسو مثل یک پلنگ زخمی که شکارش از دستش فرار کرده دنبال توپ می دوه و دل پیرو هم می دونه اگه تو چنگ این پلنگ زخمی بیفته کاری ازش برنمیاد/ «بازی میلان و یوونتوس چند سال پیش»
- (در مقدماتی جام جهانی 98 خالد التیماوی بازیکن عربستان عصبانی شد و توپ رو محکم شوت کرد سمت تماشاچی ها ...) خالد التیماوی فکر کرده ما تو ورزشگاه آزادی فقط یه توپ داریم... اونی که اینجا زیاده توپه ... می خوای چندتا واست بفرستیم عربستان...؟
- حالا بازیکن شماره 11 با بازیکنی که شماره پیراهنش کمی بیش از دو برابر شماره پیراهن اونه یعنی شماره 23 درگیر میشه!
- اگه می خواین نتیجه رو بدونین هنوز مشخص نیست/ «لحظه قبل از پنالتی بازی استقلال سپاهان»
- وقتی یه دروازه بان اخراج می شه، معمولا مربی ها دروازه بان ذخیره شون رو به بازی میارن و یک بازیکن از تیمشون رو بیرون می کشن!/ «بازی سپاهان و النصر امارات»
ای مرغ های طوفان! پروازتان بلند
ارامش گلوله ی سربی را
درخون خویشتن
این گونه عاشقانه پذیرفتند
این گونه مهربان
زان سوی خواب مرداب آوازتان بلند
می خواهم از نسیم بپرسم
بی جزر و مد قلب شما
آه
دریا چگونه می تپد امروز؟
ای مرغ های طوفان! پروازتان بلند
دیدارتان ترنم بودن
بدرودتان شکوه سرودن
تاریختان بلند و سرافراز
آن سان که گشت نام سر دار
زان یار باستانی همرازتان بلند
محمدرضا شفیعی کدکنی
مَطَلَب طاعت و پیمان و صَلاح از منِ مست | که به پیمانهکِشی شُهره شدم روز اَلَست | |
من هماندَم که وضو ساختم از چشمهی عشق | چارتکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست | |
مِی بده تا دهمت آگهی از سِرّ قضا | که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست | |
کمر کوه کم است از کمر مور این جا | ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست! | |
بجز آن نرگس مستانه که چشمش مَرِساد | زیر این طارُم فیروزه کسی خوش ننشست | |
جان فدای دهنش باد که در باغ نظر | چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست | |
حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد | یعنی از وصل تواَش نیست بجز باد به دست |
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستین سرد نمناکش .
باغ بی برگی ،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش.
ساز او باران ، سرودش باد
جامه اش شولای عریانی ست.
ور جز اینش جامه ای باید،
بافته بس شعله ی زر تار پودش ، باد.
گو بروید یا نروید ، هرچه در هر جا که خواهد یا نمی خواهد.
باغبان و رهگذاری نیست.
باغ نومیدان ،
چشم در راه بهاری نیست.
گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت
پست خاک می گوید.
باغ بی برگی ،
خنده اش خونی ست اشک آمیز.
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن،
پادشاه فصل ها پاییز.
........................
چه خوش خیال است
فاصله را میگویم
به خیال خودش
تو را از من دور کرده
نمی داند جای تو امن است
اینجا میان دل من .......
...................
گرگها همیشه زوزه نمیکشند
گاهی هم می گویند:
دوستت دارم
و زودتر از آنکه بفهمی بره ای
میدرند
خاطراتت را
و تو میمانی با تنی که بوی گرگ گرفته..
پدرم، پشت دوبار آمدن چلچله ها، پشت دو برف
پدرم پشت دو خوابیدن در مهتابی، پدرم پشت زمان ها مرده است.
پدرم وقتی مرد، آسمان آبی بود، مادرم بی خبر از خواب پرید، خواهرم زیبا شد.
پدرم وقتی مرد، پاسبان ها همه شاعر بودند. مرد بقال از من پرسید: چند من خربزه میخواهی؟
من از او پرسیدم، دل خوش سیری چند؟
موفقیت برادران بزرگوار، آقایان محمد دهنوی و رضا انسیان و خانم آزادپرور را در گذر از آزمون شایستگی و فرزانگی کنکور ارشد 91، صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می کنیم.
کارنامه درخشان و بی سابقه روانشناسی 86 دانشگاه بیرجند در آزمون ارشد
1- هادی صمدیه - دانشگاه تهران - روانشناسی تربیتی
2- رضا انسیان- دانشگاه شیراز - روانشناسی بالینی
3- خانم راضی - دانشگاه شهیدبهشتی - روانشناسی تربیتی
4- خانم حیدری نیا- دانشگاه شیراز- روانشناسی تربیتی
5- پژمان مددپور- دانشگاه سمنان- روانشناسی تربیتی
6- محمد دهنوی - دانشگاه بیرجند- روانشناسی تربیتی
7- خانم فرودی- دانشگاه بیرجند - روانشناسی تربیتی
8- خانم فریور- دانشگاه بیرجند- روانشناسی تربیتی
9- خانم طلوعی- دانشگاه زنجان- روانشناسی بالینی
10- خانم سالاری- دانشگاه بوشهر- روانشناسی عمومی
11-خانم آزادپرور- دانشگاه علامه طباطبایی- روانشناسی تربیتی
12- خانم وکیل- دانشگاه بیرجند- روانشناسی تربیتی
13- خانم میرزایی- دانشگاه یاسوج- روانشناسی تربیتی
منتظر شاهکارهای بعدی این بچه های پر افتخار هستیم.
با سلام حضور تمامی گل های 86 بدنبال افتخارآفرینی فرزندان عزیزمان در کنکور کارشناسی ارشد90 و 91 و نیز تقاضاهای مکرر دوستان، بر آن شدم تا ضمن کسب تبربک به مناسبت موفقیت ایشان و آرزوی توفیق روز افزون و بهروزی این دوستان یادی از گلپسرهای 86 نیز بنمایم. ان شاء الله خداوند سلامتی و عاقبت بخیری را نصیب تمامی دوستان بفرماید.
هادی صمدیهء
29 شریور 1391
1- اردوگاه نظامی شهید هاشمی نژاد نیشابور - تابستان 1391
با مرام ترین، متواضع ترین و با اخلاق ترین پسر کلاسمون، دوست عزیزتر از جانم، آقا عبدالصمد یا پارسای خودمون ( وای که چه خاطرات شیرینی با هم داشتیم) هم امسال مهمون شهر ما شد و دوره آموزشی اش را که 2 ماه بود به همراه ابوالفضل ابراهیمی در شهر مقدس نیشابور گذراندند. آقا پارسا، هم اکنون به عنوان سرباز معلم در شهر حاجی آباد قائن مشغول به تدریس میباشد. پارسا جان همیشه سربلند و پیروز باشی . ان شاءالله.